تصحیح اشتباه در مورد صفت اولین در نوشته‌ی قبلی

امروز چند ساعت وقت گذاشتم و جستجول مفصل‌تر و دقیق‌تری به خصوص در شماره‌های قدیمی نیچر انجام دادم. نکته بسیار جالب این‌جاست که غیر از چهار مقاله‌ای که ازشون اسم برده بودم ۲۶ مقاله‌ی (لینکشان را از این‌جا بردارید) دیگر هم در نیچر پیدا کردم که بعضی از نویسنده‌هاشون در ایران کار میکردهاند. جالب این که نام نویسنده‌ی بعضی از این مقاله‌ها مثل این ایرانی نیست ولی آدرس کاملا ایرانی دارند! 

 

از این ۲۶ مقاله، ۱۴تا آدرس کاملا ایرانی دارند که ۱۰تایشان در دهه‌ی ۶۰ و ۴تایشان در دهه‌ی ۷۰ میلادی چاپ شده است. ۴ مقاله هم مربوط به سال ۱۹۶۳ (۱۳۴۲) است. همچنین دو مقاله که اخیرا چاپ شده (با سه‌تای قبلی مجموعا پنج‌تا) هم در نشریات زیرمجموعه‌ی نیچر پیدا کردم که این هاست:

 

۴- حمید مبشری مباشری از آی‌بی‌بی دانشگاه تهران به همراه ۸ نفر دیگر در نیچر استراکچرال بیولوژی در سال ۲۰۰۲ (این)

۵- محمدرضا حجتی از دانشکده فیزیولوژی دانشگاه شهرکرد به همراه ۶ نفر دیگر در نیچر نوروساینس در سال ۲۰۰۵ (این)

 

و دو تا نکته که باید در مورد نیچر بگم. یکی این که نشریات زیرمجموعه‌ی نیچر با خود مجله متفاوتند و طبیعتا  معمولا اعتبارشون از نشریه‌ی اصلی کمتر است. و دیگر این که در این مجله‌ دو نوع نوشته چاپ می‌شود (فهرست مندرجات آخرین شماره). دسته‌ی اول از نوع خبر و تحلیل هستند که در آنها نام ایران زیاد آمده و دسته‌ی دوم محتوای علمی دارند و مقاله، نامه و ... نامیده می‌شوند که هرکدام کارکرد و ساختار خودشان را دارند. اعتبار نامه‌ها از مقاله‌ها بیشتر است.

 

مقالات مجله‌ی نیچر بیشتر از نوع بیولوژی و پزشکی و مسایل نزدیک به این‌هاست. البته شاید بدانید که این یک گزاره‌ی کلی برای علم است! یکی از مقالات فیزیکی که در آن دیدم، مقاله‌ی جلال صمیمی استاد دانشکده‌ی خودمان است که اوایل سال ۵۸ وقتی ایشان مشهد بوده‌اند، چاپ شده است.

 

برای این که مطمئن بشم چیزی از دستم در نرفته، در تمام سایت نیچر دنبال کلمه‌ی ایران گشتم که ۱۰۸۱ مدخل پیدا کرد (اعم از خبرها و مقاله‌هایی که به چیزی در ایران مثلا زلزله‌ی بم ارجاع داده‌اند). ۳۰۰تاشو نگاه کردم، ولی دیگه خسته شدم. اگر چیز جدیدی در بقیه پیدا کنم، خواهم نوشت.

 

با این بی‌دقتی‌ای که کرده بودم، نوشته‌های قبلی‌ام ایراد پیدا کرد که برای رفع آن تصحیحاتی تا حد امکان کوچک به آنها اعمال کردم. بابت اشتباهی که کردم عذر میخواهم، ولی اشتباه من از ارزش کار کسانی که بعد از حدود سی سال کاری با این کیفیت انجام دادهاند، کم نمیکند. جالب است که این مقالهها آنچنان قدیمیاند و آنچنان گسستی در اطلاعات رخ داده که در این سالها بارها گزارهی نیچر تمام ایرانی نداریم گفته شده بود و صدای کسی درنیامده بود.

نتونستم جلوی خودم را بگیرم.

پی نوشت: موسی صدر است.

قدیمی‌ترین مقاله‌ی فیزیکی که یک ایرانی در اون بوده

حالا که بحث اولین داغه یک داستان اولین تعریف کنم. چند سال پیش انجمن فیزیک ایران از مردم خواسته بود که اگر اطلاعی از قدیمی‌ترین مقاله‌ی فیزیکی که یک ایرانی در اون بوده دارند، به انجمن خبر بدهند. در حقیقت انجمن یک مقاله می‌شناخت و می‌خواست مطمئن شود که از اون قدیمی‌تر هم هست یا نه. تا وقتی من اونجا بودم، جواب منفی بود.

 

قدیمی‌ترین مقاله‌ای که پیدا شده، متعلق به کمال جناب است که در سال ۱۹۳۷ هنگامی که در کلتک بوده با استفتس و بونر در فیزیکال ریویو منتشر کرده است. این مقاله را می‌توانید اینجا پیدا کنید. متاسفانه به دلایل حق مالکیتی اجازه انتشار آن روی وبلاگم را ندارم ولی اگر به فیزیکال ریویوهای قدیمی دسترسی ندارید و این مقاله را می‌خواهید به من بنویسید تا برایتان بفرستم.

 

کمال جناب –که خوشبختانه در قید حیات است- داستان آشنایی‌اش با میلیکان -کسی که برای اولین بار، بار الکترون را اندازه گرفت- و این که چگونه شد که پایش به کلتک باز شد را چند سال پیش در جلسه‌ی افتتاحیه‌ی باشگاه فیزیک تعریف کرد. خیلی خوشحالم از این که دیدم که این مرد چقدر سرپا و با روحیه است.

 

یافتن این مقاله چند دقیقه‌ای بیش از انتظار وقتم را گرفت. چون انتظار نداشتم املای جناب، Djanab باشد و اجبارا تمام مقالات پیش از ۱۹۴۰ که نویسنده‌شان در کلتک بوده را در فیزیکال ریویو جستجو کردم. مجموعا ۲۱۱ مقاله که شصت و دومین مقاله، مقاله‌ی جناب بود.

 

با جستجو در سایت کلتک، دوبار نام جناب را خواهید یافت.

اولین مقاله‌ی تمام ایرانی در نیچر بعد از حدود سی سال-3

۱- ایسنا بخشی از نوشته‌ی وبلاگی من رو منتشر کرده است، همین طور خبری که اکبر نوشته است.

 

۲- چند نفر لطف کرده‌اند و به زبانهای مختلف نسبت به خطر تبلیغ ابراز نگرانی کرده‌اند. اول پیشنهاد می‌کنم که نوشته‌ی مریم را در مورد روزنامه‌نگاری علمی بخوانید*. من هم مثل اکثر پیشنهاد دهندگان از خودشیفتگی ملی‌مون خیلی می‌ترسم. از خبرهای مثل ستاره‌ی دنباله‌دار ذهن اینشتین بگیر تا انواع مردهای علمی سال. از نامه‌های اولین فلان چیز کار ایرانی بوده بگیر تا باور عمومی اول بودن رتبه‌ی هوش ایرانی در جهان. اتفاقا دقیقا به همین دلایل است که فکر می‌کنم باید روی یک کار واقعی تبلیغ کرد. برای کم رنگ کردن اثرهای پیش گفته. برای به وجود آوردن این باور عمومی که این کار دو سال طول کشیده. که این آدمها قدم به قدم رشد کردند. که گروه‌های زیادی در ایران به نزدیکی این استاندارد رسیده‌اند که معروف نیستند. که اصولا باید گروه‌های متوسط زیادی باشند که یک گروه شاخص ظهور کند. امیدوارم تبلیغ روی این پیشرفتهای واقعی باعث حذف تبلیغ روی پیشرفتهای نوابیغی باشه!

 

۳- خیلی از نگرانیها به‌جاست. خبر جدید ایسنا با عنوان "چه كسي‌مي‌گويد ايران نمي‌توانددوباره پيشتازعلم جهان باشد؟" نشون می‌ده که سکان داره از دست پژوهشگران واقعی خارج می‌شه و دست تبلیغاتیها می‌افته.

 

* خیلی تابلوست اگه آدم تبلیغ نوشته‌های زنش رو بکنه؟

اولین مقاله‌ی تمام ایرانی در نیچر بعد از حدود سی سال-2

در ادامه‌ی نوشته‌ی دیروز:

علیرضا، سیما و اکبر و مریم هم در این مورد نوشته‌اند. هفتان به نوشته‌ی من لینک داده و صبحانه هم خبر را منتشر کرده است.

در ضمن بخش قابل توجه‌ای از این افتخار را باید به حساب مرکز گذاشت.

اولین مقاله‌ی تمام ایرانی در نیچر بعد از حدود سی سال

آرش افراز، روزبه کیانی و حسین استکی از دانشگاه شهید بهشتی و آی پی ام در شماره‌ی اخیر مجله‌ی نیچر مقاله‌ای دارند که بعد از حدود سی سال اولین مقاله‌ی تمام ایرانی در نیچر محسوب می‌شود. پیش از این و در سالهای اخیر سه مقاله در زیرمجله‌های نیچر چاپ شده بود، که یک یا چند نویسنده ایرانی داشت.

۱- حسین رضایی دلویی از بخش رادیولوژی دانشگاه مشهد به همراه ۱۵ نفر دیگر در نیچر ژنتیکس در سال ۱۹۹۹ (این).

۲- فرید نوربخش از دانشکده ایمنی‌شناسی دانشگاه تهران به همراه ۳ نفر دیگر در نیچر ریویوز نوروساینس در سال ۲۰۰۳ (این).

۳- پریسا عدیمی،  مهدی میرسعیدی، سهیلا خلیل‌زاده و داوود منصوری از موسسه تحقیقات بیماریهای ریوی دانشگاه شهید بهشتی به همراه ۲۸ نفر دیگر در نیچر ژنتیکس در سال ۲۰۰۵ (این).

 

مقاله داشتن در نیچر، یکی از نقاط عطف علم ایران است که چندین سال بود که برنامه‌ریزان علمی نزدیک شدن به آن را پیش‌بینی می‌کردند. از بزرگی مجله‌ی نیچر همین بس که در بخش Rapid-Communications ، نود درصد مقالات را پیش از فرستادن به داور رد می‌کنند! و شاید تنها مجله‌ای باشند که هیچ توضیحی در مورد دلیل رد کردن مقاله نمی‌دهند و به تقاضای فرجام هم رسیدگی نمی‌کنند.

 

از دیگر نشانههای اهمیت نیچر این است که اگر معیارهای جایزه‌ی تحقیقاتی که برای مقاله‌های سال ۲۰۰۴ در نظر گرفته شده بود* برای سال ۲۰۰۶ هم اعمال شود (که با دولت و وزیر جدید بعید است)، جایزه‌ی تحقیقاتی چاپ مقاله در نیچر، حدود ۴۰ میلیون تومان است.

 

چند اقدام نافرجام از اطرافیانم برای چاپ کردن مقاله در نیچر در یکی دو سال اخیر سراغ دارم که یکیش مربوط به گروه خودمان است. مقاله‌مان جزو آن گروه ۹۰ درصدی‌ای که حتی داوری هم نمی‌شوند، ارزیابی شد. نسخه‌ی پیش از چاپش اینجاست.

 

استکی و گروهش کاملا در دنیا شناخته شده‌اند به طوری که حتی خود مجله‌ی نیچر در مقاله‌ای از وضعیت علم در ایران که سال گذشته چاپ شد، به این گروه پرداخته است. خیلی واقعه‌ی بزرگی در علم ایران است. به این گروه تبریک می‌گم و براشون آرزوی موفقیت می‌کنم و امیدوارم باز هم نیچر ایرانی ببینیم. دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش.

 

فکر می‌کنم باید تا می‌توانیم روی این واقعه و اهمیتش تبلیغ کنیم. برای درک مفهوم علم و پیشرفت علمی در جامعه بسیار مفید است و جلوی انواع شامورتی‌بازی رو می‌گیرد. از سانلی هم ممنونم که این خبر را داغ داغ به من داد.  

 

* کل جایزه‌ی تحقیقاتی سال ۲۰۰۴ دانشگاه شریف ۱۰۰ میلیون تومان است که ۱۰ میلیونش مال رییس است.

کنترل تورم در یک بازی

چند وقت است که داریم در بنیاد توسعه فردا روی طراحی یک بازی با ایده‌های اقتصادی کار می‌کنیم. یکی از مشکلاتی که مدتهاست وقتمون رو گرفته، اینه که چی کار کنیم که تورم نداشته باشیم. حامد لهراسبی برگشت بهمون گفت شما توی یه بازی نمی‌تونین تورم رو کنترل کنین، توقع دارین دولت این کار رو بکنه؟

نظریه‌ی تکخالها: امتیاز بالا شانسی است یا مهارتی؟

روی‌چادهاری در UCLA استاد برق است و ظاهرا در زمان فراغتش به تحلیل داده‌های مربوط به تصادفی بودن یا نبودن شهرت می‌پردازد. این فهرست مقاله‌هایی است که روی آرشیو گذاشته است. به عنوان مثال در این مقاله –که عنوانش قبل از این که به چیزی ارجاع بدهید آن را بخوانید است- با بررسی فراوانی تکثیر خطا در نوشتن آدرس مقالات، کسر مقاله‌هایی که خوانده می‌شوند را محاسبه کرده است.

 

نبردهای هوایی در جنگ جهانی اول به دوئل نفر به نفر شبیه بوده است و آمار مفصلی از بردها و باختهای خلبانها در دست است. بعضی از خلبانها که به تکخال* معروفند، پیروزیهای بسیار زیادی کسب کرده‌اند. روی‌چادهاری در مقاله‌ی نظریه‌ی تکخالها: امتیاز بالا شانسی است یا مهارتی؟** دلیل معروف بودن این تکخالها را بررسی کرده است. بررسی‌ای که روش و نتایجش می‌تواند برای تحلیل علت معروف بودن بعضی پزشکان، معلم خصوصی‌ها و ... هم به کار رود.

 

در پاراگراف دوم این مقاله یک تخمین عددی از فرمی ارائه شده است. لابد می‌دانید که فرمی سمبل تخمین است و اصولا به اینجور چیزها کوییزهای فرمی می‌گویند. این پاراگراف را ترجمه کرده‌ام.

 

در زمان پروژه‌ی مانهاتان (برنامه‌ی ساخت سلاح هسته‌ای)، انریکو فرمی فیزیک‌پیشه از ژنرال لزلی گرووز- رییس پروژه- پرسید: به چه کسی یک ژنرال بزرگ‌ می‌گویید؟ گرووز پاسخ داد: هر ژنرالی که در پنج نبرد پیاپی پیروز شه، مسلما یک ژنرال بزرگه. فرمی پرسید: چه کسری از ژنرالها بزرگند؟ گرووز گفت: حدودا سه نفر از هر صد نفر. فرمی حساب کرد که اگر احتمال پیروزی در هر نبرد ۵۰ درصد باشد، احتمال پیروزی در ۵ نبرد پیاپی یک‌سی‌ودوم است. گفت: حق با شماست ژنرال. می‌شه حدودا سه درصد. این اسمش احتمال ریاضیه، نه نبوغ نظامی!

 

*    حدود 15 سال پیش کتابی داشتم با عنوان تکخالهای پرنده در جنگ جهانی اول.

** سامان که عضو هیات ویراستاران مجله‌ی فیزیکه گفت که ترجمه‌ی این مقاله در شماره‌ی بعدی مجله چاپ می‌شه.

سلسله مراتب

 

 

از راست به چپ: عضو هیات علمی و دانشجوی دکتری.

جمله قصار-5

یکی از دوستان: هیچ انگیزه‌ای برای مسافرت به ایران ندارم.

دو پیش‌بینی

به عنوان یک کاساندرا، پیش‌بینی می‌کنم که:

 

۱- وضعیت بنزین در پاییز تغییری نخواهد کرد. یعنی با قیمت ۸۰ تومان و نامحدود می‌شه بنزین زد.

۲- سال آینده با اعلام این که کار کارشناسی انجام شد!!! وقت تابستانی خواهیم داشت.