بازرگان
امروز فیلم ۲۵ دقیقه ای به یاد بازرگان (قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم) رو به اضافهی بخشهایی از فیلمهای روی سایتش را دیدیم. در طول این نمایش، بارها توجهام به شباهتهای انکارناپذیرش با خلفش جلب شد. هرچند که بیشتر شباهتها با اسلاف دیده میشوند تا با اخلاف، ولی آدمی به سن من با سخنرانیهای خلف بیش از سلف دمخور بوده است.
در هر حال دیدن تصاویر ماجراهایی که پیش از این داستانشان (یا داستانهایی که به آنها ارجاع داده بودند) را خوانده بودم (مثل نطق سال ۶۲ با نطق استعفا)، لذتبخش بود.
نماز نماینده اصفهان در چین
لینک نماز اول وقت فولادگر (نماینده اصفهان) روی دیوار چین رو توی بالاترین دیدم. یادم افتاد نماز خوندن نمایندهی پیشین اصفهان رو در یکی از نقاط تفریحی چین تایپه دیدهام. اگه اشتباه نکنم ۶ آگوست ۲۰۰۳ بود یعنی روز پنجم المپیاد. البته اوشون برخلاف ایشون در پناه یک صخره که باعث شده بود تقریبا دیده نشه، نمازشون رو خوندند.
آقا بدجوری مغز میدزدن!
شاید صحبتهای رییسجمهور در مورد کنفرانسهای خارجی و دزدی مغزها را خوانده باشید و حتی مثل یاسر و اکبر و آرش واکنش نشان داده باشید. بخش مورد علاقهی من در این سخنرانی در زیر آمده است.
همچنين در اين كنفرانسها درصدد هستند مغزهاي نخبه را شناسايي و آنها را جذب كنند.
عجیبه به نظرتون؟ نظر رییسجمهور برآیند نظر رایدهندهها نیست؟ اصلا مگه به طور کلی تمام اروپا و آمریکا غرق فساد و فحشا نیست؟ و اگه وضعشون خوبه به خاطر نفتهایی است که صد سال پیش از ما دزدیدن، اگر هم پیشرفتی دارن به خاطر مغزهای ایرانیه که دارن ناسا رو میچرخونن. این نامههای مملو از ایرانی شیفتگی تا حالا دستتون نرسیده؟ راستی مگه نمیدونین که المپیادیها و رتبههای بالای کنکور در سال اول تحصیلشون از دانشگاههای خارج! دعوتنامه دریافت میکنن؟ این همه حمالی و مصبیت و تحقیرهای اپلی کردن و ویزا گرفتن فیلمشونه. نوشتهی من در مورد کامران بهنیا رو مگه نخوندین؟ یا جوابی که به اکبر در پیامهای این نوشته دادم؟ خارجیها اصولا در حال دزدی از ما هستند. ولی ما تازگیها عقلمون رسیده. ندیدن تمام پیشرفتهای اخیرمون رو هیچ جا چاپ نکردیم؟
دوستان عزیز! حالا هی دکتر به ماتحت مبارکتون ببندید. هی خودتون رو نخبه بچپونین اینور اونور. هی نامهی ایرانیها اولین بودن و فلان ایرانی در دستشویی ازش آب طلاخارج میشه، برای همدیگه بفرستین. هی قیافهی عالمانه بگیرین و آخرشم غر بزنین که ایران جای زندگی نیست. خدا رو شکر این بد بودنش به رفتارهای شما هیچ ربطی نداره!
یه تصمیم دیگه!
در برنامهی صندلی داغ از آقای پورمحمدی وزیر کشور پرسیدند که شما با آقای رییس جمهور اختلاف نظر هم دارین؟ ایشون فرمودند (نقل به مضمون):
خوب بالاخره در جلسه بحث میشه. من یه چیزی میگم. سایر وزرا یه چیزی میگن. رییسجمهور یه تصمیم دیگهای میگیره!
بومی بودن انرژی هستهای (انتشار مجدد)
دلایل ششگانهی بومی بودن انرژی هستهای:
۱- هاتف اصفهانی میفرماید: "دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی" که اشارهی واضحی است به انرژی هستهای.
۲- شیخ بهایی حمامی در اصفهان ساخته بوده است که فقط با یک شمع کار میکرده. انگلیسیها آمدند از رازش سر درآورند (ادعا کردند) که خراب شد وسط کار. این قطعا نمونهی کاربردی انرژی هستهای بوده است.
۳- بنا بر مدارکی که تنها در اختیار ایرج حسابی است٬ تمام فیزیک مدرن را محمود حسابی به اینشتین آموخته است.
۴- در دو مورد اول اصفهان و در مورد سوم تفرش٬ که هر دو نزدیک نطنز هستند٬ نقش کلیدی بازی کردهاند.
۵- هنوز شک دارید؟ مگر اصولا همه چیز را اولش ایرانیها انجام ندادهاند؟
۶- باز هم شک دارید؟ میریم توی خیابون رایگیری میکنیم. مگر به هر نفر یک رای معتقد نیستید؟
معین و شایعه ی معروف
آقای معین کاندیدای ریاست جمهوری ۱۳۸۴ که اتفاقا بنده هم به ایشان رای دادم، دیروز سرمقاله نویس شرق بودند. از تعداد فراوان ادعای بی پشتوانه و نادقیق ایشان (که لابد قرار بود بر اساس چنین دادههایی مملکت را اداره کنند)، فقط به یکی اشاره میکنم:
چنانكه تنها ۹۰ نفر از ۱۲۵ دانش آموز المپیادی ایرانی تنها در آمریكا تحصیل می كنند.
این شایعهی معروف ۷-۸ سالی عمر دارد و همان موقع هم با یک حساب کتاب ساده معلوم بود که غلط است. ولی جالب است که در این چند سال شایعهی جایگزین ساخته نشده! و عددها همان است که بود. بی توجه به آن که سالی ۴۰-۵۰ المپیادی جدید تولید میشود و در ظرف این سالها (مثلا) رامین گلستانیان چهار بار محل زندگیاش را عوض کرده. ولی به هر حال شایعهای است مورد پسند و برای عوام فریبی مطلوب.
به این جمله هم توجه کنید:
... و در سالی كه با مدرك عالی دكترا از دانشگاه خارج می شوند ...
فوق لیسانس پزشکی عمومی را میفرمایند. نمیدانم چطور توانستم به یک پزشک که اتفاقا یک پزشک دیگر را به عنوان معاون اولش معرفی کرده بود رای بدهم! (شوخی بود).
چوب واقعیت
۱- داستانی از سارتر خوانده بودم به نام چرخدنده. (از امروز صبح هم به اسم هم به نویسنده شک کردم!). خلاصهی داستان این است که در یک سرزمین کوچک خیالی انقلابی رخ میدهد و فردی به حکومت میرسد که کارهایش بعد از مدتی انقلاب دومی را میآفریند. در هنگام محاکمه، رهبر انقلاب اول به رهبر انقلاب دوم میگوید تو از من بدتر خواهی بود چون کمتر از من انعطافپذیر هستی. نفر دوم اولین تصمیمی که به عنوان حاکم میگیرد، از جنس همان تصمیمهایی است که باعث دو انقلاب شده است!
۲- با وجود سروصدا و تبلیغ فراوان، سهمیهبندی بنزین از دستور کار دولت خارج شد.
۳- اکثر تصمیمهای امیر قلعهنویی مشابه برانکو است. تاکید روی لژیونرها، حذف اکثر کسانی که برانکو حذف کرده بود، تاکتیک تیم، تاکید روی این که فلان بازیکن که شما میگویید بد است، خوب بود چون دستورات من را اجرا کرد، تعویض مهاجم با هافبک دفاعی، تلاش برای پیروزی ۱-۰ در تهران ...
سربازی: مالیات بر مذکر بودن
سربازی اجباری نوعی مالیات بر مذکر بودن است. با فرض این که مستقیم و غیرمستقیم به مذکرها حال ویژه داده میشود، هزینههای مذکر بودن را باید به این روش بالا برد. از طرفی کسانی که بیماری حاد دارند یا پدر مسن، مادر بی شوهر، برادر عقب افتاده و ... دارند از منظر حال! هزینهی مورد نظر را پرداخت کردهاند.
آقا یکی بیاد حساب کنه ببینه چنده این مالیات لعنتی، نقدی بدیم از شرش خلاص شیم!
ارزش افزوده
حكم پرداخت ديه ۱۶۹ نفر ديگر از هموفيلىها صادر شد. در بخشی از این حکم آمده:
به افراد مجرد بالاى ۱۸سال با تحصيلات ديپلم معادل ۳۵درصد ديه كامل، به افراد مجرد با مدرك تحصيلى بالاتر از ديپلم و ليسانس معادل ۴۰ درصد ديه كامل يك انسان، به افراد مجرد با تحصيلات بالاتر از ليسانس، فوق ليسانس و بالاتر معادل ۵۰ درصد ديه كامل يك انسان تعلق گرفته است.
در مقایسه با سایر مبانی قیمتگزاری مثل مذهب و جنسیت، این نوع تغییر قیمت با دردسر کمتری قابل انجام است. چرا دولت محترم از این ارزش! افزوده، مالیات دریافت نمیکند؟
نتونستم جلوی خودم را بگیرم.

پی نوشت: موسی صدر است.
کنترل تورم در یک بازی
چند وقت است که داریم در بنیاد توسعه فردا روی طراحی یک بازی با ایدههای اقتصادی کار میکنیم. یکی از مشکلاتی که مدتهاست وقتمون رو گرفته، اینه که چی کار کنیم که تورم نداشته باشیم. حامد لهراسبی برگشت بهمون گفت شما توی یه بازی نمیتونین تورم رو کنترل کنین، توقع دارین دولت این کار رو بکنه؟
دو پیشبینی
به عنوان یک کاساندرا، پیشبینی میکنم که:
۱- وضعیت بنزین در پاییز تغییری نخواهد کرد. یعنی با قیمت ۸۰ تومان و نامحدود میشه بنزین زد.
۲- سال آینده با اعلام این که کار کارشناسی انجام شد!!! وقت تابستانی خواهیم داشت.
دو نکته در مورد برق
دو نکته در ادامهی نوشتهی دیروز:
1- حدود ۲۰ سال پیش، دولت تاچر خصوصیسازی تولید و توزیع برق را آغاز کرد که به سرعت فراگیر شد. مثل هر مسالهی مشابه دیگری نیاز به مکانیسمی برای قیمتگزاری و همچنین پیشبینی میزان مصرف به عنوان تابع زمان (به خصوص برای توزیع کنندگان) به وجود آمد. عجیب نیست که به سرعت سروکلهی متخصصین سری زمانی در این مساله پیدا شد.
یکی از مسایلی که اخیرا در بنیاد توسعهی فردا بهش علاقهمند شدهایم، تحلیل و پیشبینی سری زمانی مصرف و قیمت برق است. دوست و همکار سابقم رضا سلگی در حال حاضر، در شرکت انل (ایتالیا) مشغول همین کار است. به عنوان مثال، به این سایت که متعلق به برق اسپانیاست نگاه کنید.
تحلیل فوریه، خیلی سریع سه فرکانس اصلی سالانه، هفتگی و روزانه را در این نمودارها آشکار میکند. خیلی هم عجیب نیست. انتظار داریم گرم و سرد شدن سالانهی هوا، روزهای کاری و تعطیل هفتگی و تغییرات روزانهی روز و شب باعث رفتارهای نوسانی در سیستم شود.
نکتهی جذاب اثر جفتشدگی این فرکانسها است. به زبان ساده، مصرف در ظهر یک روز تابستان، از مصرف متوسط تابستان به علاوهی مصرف متوسط ظهرها بیشتر است. این مساله بسیار شبیه مسالهای است که علیرضا این روزها باهاش درگیر است، یعنی اثر جفت شدن فرکانسهای سهگانهی اصلی در فشار خون. مسالهای که برای ما بسیار جذاب شده، یافتن معادلهای شبیه معادلهی بلک-شولز برای قیمتگزاری به صورت سلفخری در مورد این مساله است. جایی که ضریب جفتشدگی مثبت٬ سیستم را به خصوص در زمان اوج مصرف به شدت ناپایدار میکند. مثل هر مساله مشابه دیگری (مثلا بازار بورس) و برخلاف مسایل معمول در فیزیک، بخش مهم مساله اتفاقات نادری است که رخ میدهد.
2- سون لطف کرده و لینکی را برای نوشتهی قبلی معرفی کرده. احسون اگر دقت کنی حتی در این صفحهی تبلیغی هم به موارد خاصی از قطع برق پیشبینی نشده و روش مقابله با اون اشاره شده نه به قطع برق مستمر و به دلیل کمبود تولید. دوتا از مهمترین قطع برقهای اخیر در سال 2003 و درآمریکای شمالی و ایتالیا رخ داده، این قطعیها اینقدر پیشبینی نشده بوده که در حافظهی مردم باقی مانده است. در هر حال مستقل از اتفاقاتی که در فرنگ رخ میده، سوال من باقی است. فرق امسال با پارسال دقیقا چیه؟
قطع برق ربطی به عدم تغییر ساعت داره؟
در نوشتهی قبلی چند نظر بین من و سون رد و بدل شده که در زیر میآید:
سون: قطعی برق در این موقع از سال یه امر عادیهف نه فقط برای ما، بلکه برای همه جای دنیا در این فصل تعمیرات اساسی (over hal) نیروگاهها انجام میشه و چون اتفاقا تقاضا هم در این فصل بالاست، نوسانات و قطعی پیش میاد. اما ما عادت داریم فحشو بدیم به آخوندها و خیالمون رو راحت کنیم. حتی همون مسئولین دانشگاه که نمیکنن یه سرویس پشتیبان برای قطعی برق بذارن. میدونین این قطعی ها چه ضررهای بزرگ اقتصادی در پی داره؟
کاساندرا: یک نوشته کامل برای پاسخ به شما در نظر گرفتم ولی به طور خلاصه منم با این موضوع که همه ی مشکل رو بی دلیل بندازیم گردن آخوندها مشکل دارم ولی ادعا می کنم که این کار رو نکردم و دیگه این که در مورد قطع برق از دوستان خارج نشینم پرسیدم که حرف شما رو تایید نکردند.
سون: سلام . آقا نیمای همدانی ما شاگرد شماییم. اصلا هم هدفمون کل کل نیست. اما کاش ازشون میپرسیدین که این همه هزینه برای خرید سیستمهای تولید برق محلی، مثل ژنراتورها و اینها برای چی میکنن. اون دوستنان خارج نشین قطعی برق رو نمیبینن ، چون به محض اینکه برق شبکه ی سراسری دچار نوسان میشه،ژنراتورها و نیروگاههای کوچک محلی وارد خط میشن. یو پی اس هم چیز خیلی مطلوبیه برای پر کردن فاصله ی یکی دو دقیقه ای که بین قطعی برق شبکه سراسری و روی کار آمدن ژنراتور محلی پیش میاد. شاید هم بی انصافها لم کار را بدست ما ایرانی ها نداده اند و گفته اند وقتی دیدی تابستون شد، همه ی نیروگاهو زرتی خاموش کن و بشین تعمیرات سالیانه.
کاساندرا: منم چنین قصدی ندارم و سعی می کنم بی طرف مساله رو بررسی کنم. یه چیز مفصل دارم می نویسم. راستی تو در فاصله دوتا نظرت از "قطعی برق در این موقع از سال یه امر عادیهف نه فقط برای ما، بلکه برای همه جای دنیا " رسیدی به "اون دوستنان خارج نشین قطعی برق رو نمیبینن ، چون به محض اینکه برق شبکه ی سراسری دچار نوسان میشه،ژنراتورها و نیروگاههای کوچک محلی وارد خط میشن." این مسایلی که می گی همیشه بوده. فرق امسال که قطع برق منظم داریم با پارسال دقیقا چیه؟
و این هم نوشتهی مفصل:
۱- با شش تن از دوستانم که در شش کشور مختلف و در شهرهای لوسآنجلس، تورنتو، آمستردام، لنکستر، پاریس و تریسته زندگی میکنند، در مورد طبیعی بودن قطع برق در این موقع از سال صحبت کردم. نیمی از این شش نفر قطع برق ندیده بودند و نیم دیگر به مواردی تصادفی با ذکر دلیل آن تصادف اشاره کردند که در هر صورت یک فرآیند قطعی به دلیل کمبود تولید در مقایسه با مصرف (به هر دلیلی شامل تعمبر نیروگاه یا عدم تغییر ساعت) نبوده است.
۲- هرچند به دلایل واضح ترمودینامیکی، کاهش تولید نیروگاههای با منشا گرمایی (و نه نیروگاههای آبی)در فصل تابستان را درک میکنم، اما نمیدانم چرا تعمیرات اساسی نیروگاهها که به معنی کاهش تولید است٬ باید درست با فصل گرما که به معنی افزایش مصرف است همزمان باشد. با گوگلیدن هم شاهدی برای مدعای تو پیدا نکردم.
۳- مستقل از این که در کشورهای خارج!!! نیروگاههای محلی دارند و مدیریت بهتری دارند و ...، علاقهمندم این مشاهده تفسیر شود. سال گذشته در ایران، قطع مستمر برق نداشتیم و امسال داریم (هرچند که در هفتهی گذشته کمتر شده)٬ چه فرقی بین امسال و پارسال هست؟ مهمترین تفاوتی که میبینم٬ اعلام نکردن وقت تابستانی است. البته وزیر نیرو در مصاحبه با شرق به عامل دیگری هم اشاره کرده که ارزانتر شدن* قیمت برق است. ولی با در نظر گرفتن این نکته که مشکل حول و حوش زمان پیک رخ میدهد، به نظرم اولی مهمتر است، هر چند که هر دو از دستهگلهای دولت نهم و مجلس هفتم محسوب میشوند.
۴- در مورد بحران بنزین، یکی از دوستان میگفت این گندیست که دولتهای قبلی زدهاند. عوض این که پالایشگاه درست کنند که وابسته به بنزین خارجی نباشیم و از بنزین ارزان تولید داخل استفاده کنیم، راحتترین راه یعنی گران کردن را انتخاب کردهاند. آن دوست احتمالا حالا خواهد گفت دولت قبلی عوض این که نیروگاه بسازد٬ راحتترین راه یعنی تغییر ساعت که باعث سردرگمی مردم میشود، را انتخاب کردهاند.
5- گفتهای که اما ما عادت داریم فحشو بدیم به آخوندها و خیالمون رو راحت کنیم. جانا سخن از زبان ما میگویی. ادبیات "همش تقصیر آخوندهاست" یا "اینا همشون دزدن" یا "بدیم دست آمریکاییها یا آمریکانشینها همه چی درست میشه" یا "اینا همش بازی خودشونه" بیش از حد ساده کردن یک مساله پیچیده است که من به هیچ عنوان طرفدارش نیستم. روش تو را مسلما بیشتر میپسندم، به یک نکتهی دقیق و ابطالپذیر اشاره کردهای و ضمنا اشتباهت را هم پذیرفتهای. مشخصهی استدلالهای از جنس بالا این است که راهی برای ادامهی بحث پیش روی شما نمیگذارند. شاید در فاصلهی مرحلهی اول و دوم انتخابات پارسال این جمله را زیاد شنیده باشی که بابا اینا همش برنامه است که این یارو بیش از 20 میلیون رای بیاره. وقتی رای نیاورد، کوتاه اومدن؟ نه! گفتن فرقی نمیکرد در هر حال برنامه این بود که این یکی رای بیاره. جالب اینجاست که برچسبی را به من چسباندی که عادت به چسباندنش به دیگران دارم.
پینوشت: بحثهای داخل نظرها را هم بخوانید.
ودیعهی سربازی
ودیعهی سربازی برای دانشجویان مشمولی که از کشور خارج میشوند از 5 میلیون تومان به 15 میلیون تومان افزایش پیدا کرد.
ای کسانی که از خدمات موسسهی اعتباری قوامین استفاده میکنید، سر پل صراط با تکتکتون حساب میکنم.
گرونی همهاش نواره!
قطع برق ربطی به عدم تغییر ساعت ندارد. چرا نمیفهمی؟
بخشی از کارهایی که این روزها انجام میدهم، وابسته به اجرای برنامهای است که اجرایش روی کامپیوترم* حدود یک روز طول میکشد. در یک هفتهی اخیر، هیچ کدام از اجراهای برنامهام موفق نبوده است. چرا؟ برای اینکه پیش نیامده که 24 ساعت پیاپی برق قطع نشود یا شوک آن باعث خاموش شدن کامپیوتر نشود.
گلهای ندارم. حتی خوشحال هم هستم. این هزینهی کوچکی است که برای سردرگم نشدن هموطنانم -باهوشترین ملت دنیا- که چندین سال بر اثر تغییر ساعت سردرگم بودند، میپردازم.
* از کرامات دانشگاه به اصطلاح شریف این است که نامش روی مقالهها میآید ولی مردم از کامپیوتر شخصیشان و نه کامپیوترهای دانشگاه٬ برای محاسبات استفاده میکنند.
پینوشت: بحثهای داخل نظرها را بخوانید.
پینوشت۲: سوتفاهمی به وجود آمده. من از کامپیوترم در خانه استفاده میکنم، نه دانشگاه. پس به قطع برق دانشگاه یا UPS داشتن و نداشتن دانشگاه ربطی نداره.
عوارض خروج از کشور
۱- چرا؟ خداییش طرف میتونه دلیل بیاره؟
۲- فرق آلمان و ایتالیا با فرانسه و انگلیس چیه؟
۳- ادعا میکنی مردم اینجاها زیاد میرن؟ اشتباه میکنی! لوفتهانزا و کیالام را به خاطر بیار!
۴- بلغارستان!!!
۵- چین؟ ژاپن؟
۶- از همه جالبتر٬ خروج به مقصد آمریکا یعنی چی؟
مسافرت زنجان
من ۱۸ تیر ۷۸ برای شرکت در کنفرانس زنجان بودم. از امروز تا جمعه هم زنجان هستم.