سرور هرچی سوریه!

۱- به برانکو ایراد می‌گرفتند که در مصاحبه‌های مطبوعاتی جواب سر بالا می‌دهد. دیشب امیرخان در جواب سوالی در مورد زیاد بودن استقلالیهای دعوت شده به تیم ملی، فرمودند: نه. زیاد نیستن. استقلال قهرمان لیگ شده و تازه فوتبال قشنگی هم به نمایش گذاشته!

 

۲- امیرخان یک کاری کردند که شرمنده‌ی هیچ استقلالی یا استقلالی سابقی نباشند. سید مهدی رحمتی، فرهاد مجیدی، محمود فکری ... علی سامره؟ می‌خوای حاشیه درست کنی؟

 

۳- راستی فکری و باقری (با شناسنامه‌ی واقعی) چند سال از علی دایی جوون‌ترند؟ این تیم قراره برای ۲۰۱۰ آماده شه؟

 

۴- فرمودند دفاع سه نفره به جای چهار نفره. فرمودند ساعت تابستانی اعلام نمی‌کنیم. بالاخره با قبلی باید یه فرقی باشه.

 

۵- خبر خوب اینه که صمد مرفاوی مربی استقلال شد. این یعنی راه برگشت قلعه نویی بازه. فکر کنین مثلا اگه دنیزلی می‌اومد استقلال و امیرخان قرار بود از تیم ملی دک شه، چی می‌شد. فدراسیون هم که حساس! تو رودرواسی گیر می‌کرد و امیرخان رو نیگر می‌داشت. حالا دعوای صمد با امیرو بگو!

 

۶- فریدون زندی به تفکرات تاکتیکی امیرخان نمی‌خوره. لابد چون مثل محمود فکری زیاد با توپ ور نمی‌ره.

 

۷- دستهای پشت پرده‌ی کنفدراسیون آسیا را عشق است.

 

۸- ناصر ابراهیمی!!! بدون شرح!!!

 

۹- من استقلالی هستم.

 

۱۰- راستی آقای مصطفوی! قراره تراکتور و صنعت نفت بیان لیگ برتر؟ ایول! گور پدر هما و پگاه رشت و شموشک و قندی. مثل این که سیموئژ گفته با این خرتوخری نمی‌مونه و قصد نداره قراردادشو تمدید کنه. لیگ هم قراره یه ماه بیفته عقب؟ تیمها بدنسازی دارن و انصاری‌فرد گفته بازیکناشو نمی‌ده؟ طوری نیست بابا! ناقلا تو هم فهمیدی که اگه گند بزنی به نظم و برنامه‌ریزی چند ساله، چیزی نمی‌شه؟ تا بیان بفهمن چی شد خدا بزرگه!

جمله قصار-4

سامان مقیمی در جواب کسی که )حدود یک سال پیش( قرار بود برای اولین بار در دانشگاه تدریس کنه و باهاش مشورت می‌کرد، گفت:

مهمتر از این که چیارو سر کلاس بگی، اینه که چیارو نگی.

روز زن و مادر

به سبک هپلی:

 

- چرا روز مادر و روز زن یکیه؟

- سوال بعدی لطفا.

سیکل خارجی-ایرانی

اگر داستانهای انتخاب مربی تیم ملی فوتبال را تعقیب کرده باشید، لابد می‌دانید که ایرانی یا خارجی بودن مربی، یکی از بحثهای اصلی بوده است. بعضیها که می‌خواستند ظاهر بیطرف داشته باشند، به سیکل* مربی خارجی و ایرانی اشاره کردند. یعنی بعد از یک دوره استفاده از مربی‌های خارجی، از مربی‌های داخلی استفاده می‌کنیم و برعکس. هرچی فکر کردم غیر از این چه‌جوری می‌تونه باشه، عقلم به جایی نرسید.

یاد روش دیواره‌ها در مدل آیزینگ یک بعدی افتادم.

 

* از تناوب یا دوره باکلاس‌تره.

المپیاد جهانی فیزیک

شاید بدانید که تابستان سال آینده، ایران میزبان المپیاد جهانی فیزیک است. این سایت رسمی مسابقه است که به میزبانی دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار خواهد شد. آرم زیبای مسابقه هم از توپی که می‌افتد، سی و سه پل و کوه صفه تشکیل شده است. از نزدیک به سه سال پیش از مسابقه، برنامه‌ریزی برای برگزاری آن شروع شده است. محمد سپهری راد مشاور وزیر و رییس کمیته‌ی برگزاری است. اعضای کمیته هم حسین میرزایی، رضا اجتهادی، احمد شیرزاد و منصور وصالی هستند.

به عنوان یک قلم از درگیریهای زیر کمیته‌ی علمی -که عضوش هستم- به مساله‌ی تصحیح برگه، اشاره می‌کنم. حدود ۳۰۰ برگه باید در مدت ۲۰ ساعت کار شبانه با دقت المپیادی٬ تصحیح شود و روز بعد در جلسه‌ی بحث به سرپرستهای تیمها ارائه شود. در این مرحله به حدود ۸۰ نفر مصحح نیاز داریم که مسلط به انگلیسی باشند، فیزیک بدانند و تصحیح برگه بلد باشند. این ۸۰ نفر تا چند ساعت پیش از شروع تصحیح، سوالها را ندیده‌اند و در یک فرصت چند ساعته باید به جزییات بارم‌بندی مسلط شوند.

بهانه‌ی این نوشته اتمام دوره‌ی جاری مسابقه در سنگاپور و عکسهای زیبایی است که در سایت رسمی گذاشته‌اند.

 

عکس تیم ایران به هنگام ورود به سنگاپور شبیه کاریکاتورهای تیمهای ورزشی است. ۵ شرکت‌کننده و ۱۱ همراه! در دو سال اخیر برخلاف معمول که سه نفر مربی تیم را همراهی می‌کردند، غیر از مربیان ۸ نفر از برگزار کنندگان مسابقه هم همراه تیم هستند که البته کلا برنامه‌ها و مسوولیتهای متفاوتی دارند. ۳ نفر از ۹ نفری که بابت تاثیری که روی من گذاشتند٬ خیلی بهشون مدیون هستم، توی این عکس هستند.

 

 

سپهری در حال ارائه کردن پوستر. آن دو آقای خوش‌تیپی که در پس‌زمینه با هم صحبت می‌کنند روسای من هستند و احتمالا یکی از مسایل مورد علاقه‌شون نحوه‌ی دقیق کندن پوست من است.

 

 

 

تیم ایران به همراه امیر آقامحمدی.

 

 

منصور وصالی پشت به سن مشغول فیلم‌برداری است!

 

 

البته اینجا درست می‌شه ولی از عکس اول می‌شه کلی جوک درآورد.

 

 

سپهری تیمهای شرکت‌کننده را به ایران دعوت می‌کند.

 

 

مراسم رد وبدل کردن پرچم.

 

دو نکته در مورد برق

دو نکته در ادامه‌ی نوشته‌ی دیروز:

 

1- حدود ۲۰ سال پیش، دولت تاچر خصوصی‌سازی تولید و توزیع برق را آغاز کرد که به سرعت فراگیر شد. مثل هر مساله‌ی مشابه دیگری نیاز به مکانیسمی برای قیمت‌گزاری و همچنین پیش‌بینی میزان مصرف به عنوان تابع زمان (به خصوص برای توزیع کنندگان) به وجود آمد. عجیب نیست که به سرعت سروکله‌ی متخصصین سری زمانی در این مساله پیدا شد.

یکی از مسایلی که اخیرا در بنیاد توسعه‌ی فردا بهش علاقه‌مند شده‌ایم، تحلیل و پیش‌بینی سری زمانی مصرف و قیمت برق است. دوست و همکار سابقم رضا سلگی در حال حاضر، در شرکت انل (ایتالیا) مشغول همین کار است. به عنوان مثال، به این سایت که متعلق به برق اسپانیاست نگاه کنید.

تحلیل فوریه، خیلی سریع سه فرکانس اصلی سالانه، هفتگی و روزانه را در این نمودارها آشکار می‌کند. خیلی هم عجیب نیست. انتظار داریم گرم و سرد شدن سالانه‌ی هوا، روزهای کاری و تعطیل هفتگی و تغییرات روزانه‌ی روز و شب باعث رفتارهای نوسانی در سیستم شود.

نکته‌ی جذاب اثر جفت‌شدگی این فرکانسها است. به زبان ساده، مصرف در ظهر یک روز تابستان، از مصرف متوسط تابستان به علاوه‌ی مصرف متوسط ظهرها بیشتر است. این مساله بسیار شبیه مساله‌ای است که علیرضا این روزها باهاش درگیر است، یعنی اثر جفت شدن فرکانسهای سه‌گانه‌ی اصلی در فشار خون. مساله‌ای که برای ما بسیار جذاب شده، یافتن معادله‌ای شبیه معادله‌ی بلک-شولز برای قیمت‌گزاری به صورت سلف‌خری در مورد این مساله است. جایی که ضریب جفت‌شدگی مثبت٬ سیستم را به خصوص در زمان اوج مصرف به شدت ناپایدار می‌کند. مثل هر مساله مشابه دیگری (مثلا بازار بورس) و برخلاف مسایل معمول در فیزیک، بخش مهم مساله اتفاقات نادری است که رخ می‌دهد.

 

2- سون لطف کرده و لینکی را برای نوشته‌ی قبلی معرفی کرده. احسون اگر دقت کنی حتی در این صفحه‌ی تبلیغی هم به موارد خاصی از قطع برق پیش‌بینی نشده و روش مقابله با اون اشاره شده نه به قطع برق مستمر و به دلیل کمبود تولید. دوتا از مهمترین قطع برقهای اخیر در سال 2003 و درآمریکای شمالی و ایتالیا رخ داده، این قطعی‌ها این‌قدر پیش‌بینی نشده بوده که در حافظه‌ی مردم باقی مانده است. در هر حال مستقل از اتفاقاتی که در فرنگ رخ می‌ده، سوال من باقی است. فرق امسال با پارسال دقیقا چیه؟

قطع برق ربطی به عدم تغییر ساعت داره؟

در نوشته‌ی قبلی چند نظر بین من و سون رد و بدل شده که در زیر می‌آید:

 

سون: قطعی برق در این موقع از سال یه امر عادیهف نه فقط برای ما، بلکه برای همه جای دنیا در این فصل تعمیرات اساسی (over hal) نیروگاهها انجام میشه و چون اتفاقا تقاضا هم در این فصل بالاست، نوسانات و قطعی پیش میاد. اما ما عادت داریم فحشو بدیم به آخوندها و خیالمون رو راحت کنیم. حتی همون مسئولین دانشگاه که نمیکنن یه سرویس پشتیبان برای قطعی برق بذارن. میدونین این قطعی ها چه ضررهای بزرگ اقتصادی در پی داره؟

 

کاساندرا: یک نوشته کامل برای پاسخ به شما در نظر گرفتم ولی به طور خلاصه منم با این موضوع که همه ی مشکل رو بی دلیل بندازیم گردن آخوندها مشکل دارم ولی ادعا می کنم که این کار رو نکردم و دیگه این که در مورد قطع برق از دوستان خارج نشینم پرسیدم که حرف شما رو تایید نکردند.

 

سون: سلام . آقا نیمای همدانی ما شاگرد شماییم. اصلا هم هدفمون کل کل نیست. اما کاش ازشون میپرسیدین که این همه هزینه برای خرید سیستمهای تولید برق محلی، مثل ژنراتورها و اینها برای چی میکنن. اون دوستنان خارج نشین قطعی برق رو نمیبینن ، چون به محض اینکه برق شبکه ی سراسری دچار نوسان میشه،ژنراتورها و نیروگاههای کوچک محلی وارد خط میشن. یو پی اس هم چیز خیلی مطلوبیه برای پر کردن فاصله ی یکی دو دقیقه ای که بین قطعی برق شبکه سراسری و روی کار آمدن ژنراتور محلی پیش میاد. شاید هم بی انصافها لم کار را بدست ما ایرانی ها نداده اند و گفته اند وقتی دیدی تابستون شد، همه ی نیروگاهو زرتی خاموش کن و بشین تعمیرات سالیانه.

 

کاساندرا: منم چنین قصدی ندارم و سعی می کنم بی طرف مساله رو بررسی کنم. یه چیز مفصل دارم می نویسم.  راستی تو در فاصله دوتا نظرت از "قطعی برق در این موقع از سال یه امر عادیهف نه فقط برای ما، بلکه برای همه جای دنیا " رسیدی به "اون دوستنان خارج نشین قطعی برق رو نمیبینن ، چون به محض اینکه برق شبکه ی سراسری دچار نوسان میشه،ژنراتورها و نیروگاههای کوچک محلی وارد خط میشن." این مسایلی که می گی همیشه بوده. فرق امسال که قطع برق منظم داریم با پارسال دقیقا چیه؟

 

و این هم نوشته‌ی مفصل:

 

۱- با شش تن از دوستانم که در شش کشور مختلف  و در شهرهای لوس‌آنجلس، تورنتو، آمستردام، لنکستر، پاریس و تریسته زندگی می‌کنند، در مورد طبیعی بودن قطع برق در این موقع از سال صحبت کردم. نیمی از این شش نفر قطع برق ندیده بودند و نیم دیگر به مواردی تصادفی با ذکر دلیل آن تصادف اشاره کردند که در هر صورت یک فرآیند قطعی به دلیل کمبود تولید در مقایسه با مصرف (به هر دلیلی شامل تعمبر نیروگاه یا عدم تغییر ساعت) نبوده است.

 

۲- هرچند به دلایل واضح ترمودینامیکی، کاهش تولید نیروگاههای با منشا گرمایی (و نه نیروگاه‌های آبی)در فصل تابستان را درک می‌کنم، اما نمی‌دانم چرا تعمیرات اساسی نیروگاه‌ها که به معنی کاهش تولید است٬ باید درست با فصل گرما که به معنی افزایش مصرف است هم‌زمان باشد. با گوگلیدن هم شاهدی برای مدعای تو پیدا نکردم.

 

۳- مستقل از این که در کشورهای خارج!!! نیروگاه‌های محلی دارند و مدیریت بهتری دارند و ...، علاقه‌مندم این مشاهده تفسیر شود. سال گذشته در ایران، قطع مستمر برق نداشتیم و امسال داریم (هرچند که در هفته‌ی گذشته کمتر شده)٬ چه فرقی بین امسال و پارسال هست؟ مهمترین تفاوتی که می‌بینم٬ اعلام نکردن وقت تابستانی است. البته وزیر نیرو در مصاحبه با شرق به عامل دیگری هم اشاره کرده که ارزانتر شدن* قیمت برق است. ولی با در نظر گرفتن این نکته که مشکل حول و حوش زمان پیک رخ می‌دهد، به نظرم اولی مهمتر است، هر چند که هر دو از دسته‌گلهای دولت نهم و مجلس هفتم محسوب می‌شوند.

 

۴- در مورد بحران بنزین، یکی از دوستان می‌گفت این گندیست که دولتهای قبلی زده‌اند. عوض این که پالایشگاه درست کنند که وابسته به بنزین خارجی نباشیم و از بنزین ارزان تولید داخل استفاده کنیم، راحت‌ترین راه یعنی گران کردن را انتخاب کرده‌اند. آن دوست احتمالا حالا خواهد گفت دولت قبلی عوض این که نیروگاه بسازد٬ راحت‌ترین راه یعنی تغییر ساعت که باعث سردرگمی مردم می‌شود، را انتخاب کرده‌اند.

 

5- گفته‌ای که  اما ما عادت داریم فحشو بدیم به آخوندها و خیالمون رو راحت کنیم. جانا سخن از زبان ما می‌گویی. ادبیات "همش تقصیر آخوندهاست" یا "اینا همشون دزدن" یا "بدیم دست آمریکاییها یا آمریکانشین‌ها همه چی درست می‌شه" یا "اینا همش بازی خودشونه" بیش از حد ساده کردن یک مساله پیچیده است که من به هیچ عنوان طرفدارش نیستم. روش تو را مسلما بیشتر می‌پسندم، به یک نکته‌ی دقیق و ابطال‌پذیر اشاره کرده‌ای و ضمنا اشتباهت را هم پذیرفته‌ای. مشخصه‌ی استدلالهای از جنس بالا این است که راهی برای ادامه‌ی بحث پیش روی شما نمی‌گذارند. شاید در فاصله‌ی مرحله‌ی اول و دوم انتخابات پارسال این جمله را زیاد شنیده باشی که بابا اینا همش برنامه است که این یارو بیش از 20 میلیون رای بیاره. وقتی رای نیاورد، کوتاه اومدن؟ نه! گفتن فرقی نمی‌کرد در هر حال برنامه این بود که این یکی رای بیاره. جالب این‌جاست که برچسبی را به من چسباندی که عادت به چسباندنش به دیگران دارم.

 

 * قیمت ثابت مانده ولی تورم داشته‌ایم.

 

پی‌نوشت: بحثهای داخل نظرها را هم بخوانید.

ودیعه‌ی سربازی

ودیعه‌ی سربازی برای دانشجویان مشمولی که از کشور خارج می‌شوند از 5 میلیون تومان به 15 میلیون تومان افزایش پیدا کرد.

ای کسانی که از خدمات موسسه‌ی اعتباری قوامین استفاده می‌کنید، سر پل صراط با تک‌تکتون حساب می‌کنم.

گرونی همه‌اش نواره!

گرونی همه‌اش نواره!

حتما زن بوده!

صبح توی مسیرم که داشتم می‌رفتم سر کار، تصادف شده بود و بزرگراه بند بود. راننده‌ی ماشینی که سوارش بودم حدود ۵۰ متر به محل تصادف مونده گفت: حتما راننده‌اش زن بوده! تازه واستاد یک دل سیر حادثه را دید زد!

جمله قصار-3

پرسش: نظرت در مورد ازدواج چیه؟

پاسخ: می‌دونی، یه محدودیت مهمی که ازدواج توی زندگیت ایجاد می‌کنه اینه که صبح فقط از یه طرف تخت می‌تونی بیای پایین٬ نه از هر دو طرف.

جام تمام شد

۱- دیشب، شب یووه بود. ۸ بازیکن یوونتوس (بوفون، کاناوارو، دل‌پیرو، کامورانزی، زامبروتا، ویرا، تورام و ترزگه) توی زمین بودند. به اینها چهار یوونتوسی سابق (پروتزی، اینزاگی، زیدان و آنری) را اضافه کنید. پلاتینی ستاره‌ی سابق یووه و لیپی مربی سابقشان را هم یادتان باشد.

۲- یوونتوس قراره بره سری سی. فکر می‌کنم در این شرایط باشگاه‌های بزرگ اروپایی ایده‌ی تشکیل لیگ اروپا رو پی بگیرند. واقعا بازی کردن این همه بازیکن در سری سی غیر ممکن است. قرض دادنشان و مسایل دخل و خرج هم واقعا غیر عملی است.

۳- مراسم اهدای مدال نقره را کامل ندیدیم. حتی نفهمیدم که زیدان اومد برای مدال گرفتن یا نه. اون خانومها می‌مردن اگه دامنشون یه وجب بلندتر بود؟

۴- در این دو روز فکر می‌کردم دلم می‌خواد آخرین تصویری که از زیدان توی ذهنم می‌مونه چی باشه. در حال بالا بردن جام یا در حال جمع و جور کردن تیم شکست خورده از روی زمین. اصلا انتظار نداشتم تصویر زیدان در حال شاخ زدن! آخرین تصویر باشه، حالا هرچی بهش گفته باشه.

۵- در مسابقه‌ی پیش‌بینی جام‌جهانی در سایت فوتبالیستها ۶۷‌ام شدم. تا قبل از بازی فینال ۲۵‌ام بودم. ظاهرا زیادی به ایتالیاییها اعتقاد داشتم. علیرضا هم آخرش دوم شد. مثل تیمهای کم‌تجربه (مثل سایپا) توان تحمل فشار صدرنشین بودن رو نداشت.

۶- 3dgoals را هم ببینید. گلهای جام با ظاهر بازیهای کامپیوتری.

کجایی هستین؟

شش‌تا از نوه‌های مامان بزرگم تقریبا هم سن و سال هستند (متولد ۵۱ تا ۶۰). همه‌ی نوه‌های مقیم فرنگش در حال حاضر ایران هستند و پریشب مهمان مامان ایران بودیم. دوتا از عروسهای مامان ایران شیرازی و مشهدی هستند و دامادش (پدر من) اصفهانی.

پسردایی و دختردایی‌ام دوره‌ی فوق لیسانس در اینجا با هم هم‌کلاسی بودند. یکی از استادها از دختردایی‌ام پرسیده خانم ادیب شما کجایی هستید؟ گفته مشهدی. از پسردایی‌ام پرسیده آقای ادیب شما کجایی هستید؟ گفته شیرازی. طرف گفته غلط نکنم ترکین و راستشو نمی‌گین! گفتن تازه یه پسرعمه داریم که اگه ازش بپرسین کجاییه می‌گه اصفهانی!

 

پی‌نوشت: امروز تمام نوشته‌هامو مرور و مرتب کردم. به تمام نظرهای پاسخ داده نشده هم پاسخ دادم. اگر چیزی نوشته بودید، حتما جواب من را نگاه کنید.

قطع برق ربطی به عدم تغییر ساعت ندارد. چرا نمی‌فهمی؟

بخشی از کارهایی که این روزها انجام می‌دهم، وابسته به اجرای برنامه‌ای است که اجرایش روی کامپیوترم* حدود یک روز طول می‌کشد. در یک هفته‌ی اخیر، هیچ کدام از اجراهای برنامه‌ام موفق نبوده است. چرا؟ برای این‌که پیش نیامده که 24 ساعت پیاپی برق قطع نشود یا شوک آن باعث خاموش شدن کامپیوتر نشود.

گله‌ای ندارم. حتی خوشحال هم هستم. این هزینه‌ی کوچکی است که برای سردرگم نشدن هم‌وطنانم -باهوش‌ترین ملت دنیا- که چندین سال بر اثر تغییر ساعت سردرگم بودند، می‌پردازم.

 

* از کرامات دانشگاه به اصطلاح شریف این است که نامش روی مقاله‌ها می‌آید ولی مردم از کامپیوتر شخصی‌شان و نه کامپیوترهای دانشگاه٬ برای محاسبات استفاده می‌کنند.

 

پی‌نوشت: بحثهای داخل نظرها را بخوانید.

 

پی‌نوشت۲: سوتفاهمی به وجود آمده. من از کامپیوترم در خانه استفاده می‌کنم، نه دانشگاه. پس به قطع برق دانشگاه یا UPS داشتن و نداشتن دانشگاه ربطی نداره.

 

عوارض خروج از کشور

طبق مصوبه هیئت وزیران عوارض خروج از کشور به مقصد امارات متحده عربی، ترکیه، چین، فرانسه، انگلیس، آمریکا و بلغارستان دو برابر سایر کشورهاست.

۱- چرا؟ خداییش طرف می‌تونه دلیل بیاره؟

۲- فرق آلمان و ایتالیا با فرانسه و انگلیس چیه؟

۳- ادعا می‌کنی مردم اینجاها زیاد می‌رن؟ اشتباه می‌کنی! لوفت‌هانزا و کی‌ال‌ام را به خاطر بیار!

۴- بلغارستان!!!

۵- چین؟ ژاپن؟

۶- از همه جالبتر٬ خروج به مقصد آمریکا یعنی چی؟

نسخه ی جدید گوگل-ارث

شاید تا الان سرویس گوگل-ارث را دیده باشید. عکسهای هوایی‌ای که با ماهواره‌ی مدار پایین از همه‌جای زمین گرفته شده است. نسخه‌ی جدیدش نسبت به نسخه‌ی قبلی٬ عکسهایی با کیفیت بالاتر از تهران دارد.

محل کار من در ۰۱ُُ ۴۸ُ ۳۵ْ شمالی و ۴۷ُُ ۲۷ُ ۵۱ْ شرقی است. ساختمان سفید درازی که تقریبا شمالینوبی است. مراکز مهم تهران را هم ببینید. به خصوص جاهایی که عکس برداری ممنوع است!!! (سانسور شد)!

همزمانی جام جهانی با ...

در زندگی من٬ جام‌جهانی ۱۹۹۰ با پایان دوره‌ی راهنمایی٬ جام‌جهانی ۱۹۹۴ با پایان دوره‌ی دبیرستان٬ جام‌جهانی ۱۹۹۸ با پایان دوره‌ی کارشناسی٬ جام‌جهانی ۲۰۰۲ با پایان دوره‌ی تجرد و جام‌جهانی ۲۰۰۶ با پایان دوره‌ی دکتری هم‌زمان بوده است. برای ۲۰۱۰ پیشنهادی ندارید؟

دو مقاله پربیننده در PNAS

PNAS یکی از معتبرترین مجله‌ها در شاخه‌ی کاری ما محسوب می‌شود. یکی از جاهایی که مرتب بهش سر می‌زنم٬ بخشی در سایت این مجله است که ۵۰ مقاله ای را که اخیرا بیشترین بازدید کننده را داشته‌اند، نشان می‌دهد. دوتا از مقاله‌هایی که امروز دیدم٬ اینها هستند:

Brain response to putative pheromones in l.. women

Brain response to putative pheromones in h... men

نقطه‌چینها کلمه‌هایی هستند که احتمالا می‌توانید حدس بزنید. این‌جوری نوشتم که سر و کله‌ی موتورهای جستجو اینجا پیدا نشه!

الان که دارم این نوشته را می‌نویسم٬ این دو مقاله به ترتیب رتبه‌ی نهم و بیست و چهارم آن فهرست هستند. دو مقاله با موضوع بسیار شبیه٬ توسط یک گروه و تقریبا در یک زمان منتشر شده‌اند و خیلی مورد بازدید قرار گرفته‌اند! به خصوص بخش مربوط به زنان٬ در مقایسه با مردان٬ از استقبال بیشتری برخوردار بوده است!

شاید دوستانی که در چند وقت اخیر به تحلیل گوگل ترندز پرداخته‌اند (مثل مهدی و امین) و احتمالا پیش فرضهایی در مورد جامعه دانشگاهی داشته‌اند، به این نکته علاقه‌مند باشند.

مچ گیری!

ساجده برای نوشته‌ی قبلی یادداشت گذاشته که:

من می‌گم خیلی خوبه ها ... ولی نگاه کنید چند‌تا از پستهای اخیرتون مچ‌گیری بوده و انهدام افراد. من می‌ترسم حرف بزنم از من هم سوتی بگیرین :))

۱- به دو دلیل عمده، اکثریت نوشته‌های اخیرم مچ‌گیری بوده است. اول این‌که می‌خوام کوتاه بنویسم و دوم این‌که اصولا تربیت شدم برای نکته پیدا کردن و گیر دادن. یعنی این‌که شغلم اینه!

۲- "انهدام" رو قبول ندارم. از نظر تو گوشزد کردن اشتباه دیگران انهدام محسوب می‌شه؟ ضمنا توجه کن که در اکثر موارد (به جز قوچانی) تقریبا اظهار نظری در مورد نوشته نکردم و فقط مورد را برجسته کردم.

۳-"افراد" رو هم قبول ندارم. به این دلیل که در اکثر موارد از "فردی" اسم نبرده‌ام.

۴- فکر می‌کنم سیستم به آدمهای مچ‌گیر نیاز داره. شما هر‌چی هزینه‌ی سوتی دادن را برای کسی که یک تریبون در اختیار داره، را بالا ببرید احتمال سوتی دادن را ...

ادامه نوشته

جمله قصار-2

یکی از اعضای هیات علمی دانشکده فرموده‌اند:

 

از خواص اشعه‌ی ایکس اینه که به فیلم عکاسی حساسه.