دو نکته در ادامه‌ی نوشته‌ی دیروز:

 

1- حدود ۲۰ سال پیش، دولت تاچر خصوصی‌سازی تولید و توزیع برق را آغاز کرد که به سرعت فراگیر شد. مثل هر مساله‌ی مشابه دیگری نیاز به مکانیسمی برای قیمت‌گزاری و همچنین پیش‌بینی میزان مصرف به عنوان تابع زمان (به خصوص برای توزیع کنندگان) به وجود آمد. عجیب نیست که به سرعت سروکله‌ی متخصصین سری زمانی در این مساله پیدا شد.

یکی از مسایلی که اخیرا در بنیاد توسعه‌ی فردا بهش علاقه‌مند شده‌ایم، تحلیل و پیش‌بینی سری زمانی مصرف و قیمت برق است. دوست و همکار سابقم رضا سلگی در حال حاضر، در شرکت انل (ایتالیا) مشغول همین کار است. به عنوان مثال، به این سایت که متعلق به برق اسپانیاست نگاه کنید.

تحلیل فوریه، خیلی سریع سه فرکانس اصلی سالانه، هفتگی و روزانه را در این نمودارها آشکار می‌کند. خیلی هم عجیب نیست. انتظار داریم گرم و سرد شدن سالانه‌ی هوا، روزهای کاری و تعطیل هفتگی و تغییرات روزانه‌ی روز و شب باعث رفتارهای نوسانی در سیستم شود.

نکته‌ی جذاب اثر جفت‌شدگی این فرکانسها است. به زبان ساده، مصرف در ظهر یک روز تابستان، از مصرف متوسط تابستان به علاوه‌ی مصرف متوسط ظهرها بیشتر است. این مساله بسیار شبیه مساله‌ای است که علیرضا این روزها باهاش درگیر است، یعنی اثر جفت شدن فرکانسهای سه‌گانه‌ی اصلی در فشار خون. مساله‌ای که برای ما بسیار جذاب شده، یافتن معادله‌ای شبیه معادله‌ی بلک-شولز برای قیمت‌گزاری به صورت سلف‌خری در مورد این مساله است. جایی که ضریب جفت‌شدگی مثبت٬ سیستم را به خصوص در زمان اوج مصرف به شدت ناپایدار می‌کند. مثل هر مساله مشابه دیگری (مثلا بازار بورس) و برخلاف مسایل معمول در فیزیک، بخش مهم مساله اتفاقات نادری است که رخ می‌دهد.

 

2- سون لطف کرده و لینکی را برای نوشته‌ی قبلی معرفی کرده. احسون اگر دقت کنی حتی در این صفحه‌ی تبلیغی هم به موارد خاصی از قطع برق پیش‌بینی نشده و روش مقابله با اون اشاره شده نه به قطع برق مستمر و به دلیل کمبود تولید. دوتا از مهمترین قطع برقهای اخیر در سال 2003 و درآمریکای شمالی و ایتالیا رخ داده، این قطعی‌ها این‌قدر پیش‌بینی نشده بوده که در حافظه‌ی مردم باقی مانده است. در هر حال مستقل از اتفاقاتی که در فرنگ رخ می‌ده، سوال من باقی است. فرق امسال با پارسال دقیقا چیه؟